تو باید بدانی که دشمن کنارت نفس می کشد
بدانی که دجّال وارونه از حق قفس می کشد
قفس بر خودش گشته این شر که هی در مُبایلت شود
همان ماهوارش ز کین در مُبایلت هوس می کشد
ببین ماجرا تا کجا جاه بی جای دجّال شد
خِرَد تا نبینی ز غفلت به بد چون مگس می کشد
اگر طبل کُفّار بیرون به تکثیرِ زشتی کند
هَمینستُ فعلا که دجّالِ با نخ جَرَس می کشد
بگویم!بدانی!صدا در صدا گم نشد چاره کن
به طبلش بیاید به تزویرُ روزی به خس می کشد