بسم الله دهد یکسره انفاس قلم
در سَحر لطف تو بارید به مقیاس قلم
خوب تر تازه نگر حُسنِ دگر گشت به سر
می رسد یکسره این رسم به احساس قلم
مشق شاعر شدنم در شب شعرست شفا
بیش تر شد ز حسن(ع) راز به اجلاس قلم
پای این تن به سراسر شده گویی حوصلم
گرم گمنام شدن سنگ دگر گشت گلم
سنگ سنگین نگینم نِگَرد گور اگر
بیخُ برگم به خزان خواسته ام گر خجلم
جمله ها جست سرانجام به این جمله فقط
حُسنِ احسانِ حَسن(ع)صحنه ی مقیاس دلم
نصر الله حسن(ع)صبح رئیسی ز حسن(ع)
شد صفی دین به حسن(ع)تا بنویسی ز حسن(ع)
کربلایی ز مُحمَّد(ص)و علی(ع)شد ز حسن(ع)
روز عاشورا حسین(ع)داد درسی ز حسن(ع)
ز حسن(ع)رسم شهادت و شهادت ز حسن(ع)
حرف الله که قائم(عج)تو به کرسی ز حسن(ع)
حرف احسانِ حسن(ع)حُسنِ سرا شد به حسین(ع)
پس سرابی که ستم سود کند رفت ز بین
سیزده سال سراسر به سرابی شده سر
صاف صادق و صمیمی شده انصاف به دِین
گشت بی فایده امیال ستم بهر خودش
تا که افتاد به پیکار خودش قهر خودش
هرکه از نهر بگیرد اثری را به جفا
ناگهان غرق شود یکسره در نهر خودش
این اثر هست علی(ع)بلکه همین بود نبی(ص)
بی علی(ع)صبح نباشد و جهان شد به شبی
چون شبی تار که بی ریشه و بیهوده ثمر
بیمه ای خود شده بیمار، چه درمان به تبی؟
(اوّلی , دوّمی و سوّمی ملعون و معاویه ، یزید ، شمر ،.....و جنایتکاران امریکا،رژیم صهیونیستی،صدام،جولانی و سایر جنایتکاران ملعون در فساد خودشان غرقند.)
بسم الله فراوان شده الله فقط
مشک خوشبوی شهادت شده در راه فقط
خم به ابروی محمَُد(ص)چو هلالی شده ماه
عطف این خم به علی(ع)ختم که یک ماه فقط
فصلِ مرسوم جدایی شدُ انکار علی(جلَّ جلاله)
حرف الله علی(ع)شد ،و دگر کاه فقط
حُسنِ این حرف که افتاد به هر کرب بلا
عطف آن یکسره تابید به هر ماه فقط
مهر محکم شده امضای مُحمَّد(ص)به جهان
صبرِ پیوسته ی الله به هر گاه فقط
بیش تر رفت ستم سوی جهنَّم و عدم
از ازل گفت که الله خودم ظلم زدم
مُهر شد مکر جهالت به مکافاتِ خودش
عطفِ گمراه به بیراهه رسد پوچ قدم
فاتحان در رهِ الله رسیدند به هم
حرف اوُل که به آخر شده معلوم اَهَم
حکمِ الله به این بود علی(ع)ناب شود
زیر رو شد صهیونیستی در خود در هم
مُهر محکم زده الله به آن ورطه ی بد
صبرِ الله همی هست همی شد به ابد
کربلایی که به این صبر رسد هست فقط
رزقِ الله به آثارِ مُحمَُد(ص)تابد
جاده ای جور و جاوید به جریان آید
هاتف از آیه ی الله ذوالفقار به ید
حتماً از جاده ی الله که امداد رسد
رسم الله غیابش و حضورش باید
در غیابش بتُ بتخانه به مشرک برسند
در حضورش بتُ بتخانه چه هالک برسند
هُوَ بقیَّة الله(عج)خَیرُ المُؤمنین اثر
او بیاید و به یکباره ملائک برسند
به مناسبت فرا رسیدن شهادت حضرت علی ابن ابی طالب(ع):
ضرب دشمن ز جهالت و حسادت به علی(ع)
رفت دشمن به عدم, ماند ارادت به علی(ع)
بی اثر گشت به الله نمازی ز عدم
مانده زهرا(س)به علی(ع)مثل عبادت به علی(جلَّ جلاله)
تازه شد سال ز آغاز حیاتش به علی(ع)
وقت تحویل دقایق و شهادت به علی(ع)
می رسد حاصل بسیار به آثار بشر
تا که حاصل بشود خیل سیادت به علی(ع)
یا علی(ع)محفل هشتم ز سیادت به رضا(ع)
می رسد میوه ی فرزند جوادت(ع) به علی(ع)
حضرت رسول الله(ص)فرمود:
من که هر سال روَم در خبر از آن پسرم
خاک هر سال به خود وصل کند بالُ پرم
گشت کامل به سراپرده ی هو بالُ پرم
روزگاری که سراشیب ستم برد سرم
سر به آشوب ندادم و ستم ریخت به هم
من همانم که تُکِ پا تا به سرم حیدرم(ع)
لاله ها کرب بلایی که به هر رنج بلایی
مبتلا گشت علی(ع)وار به الطاف حرم
مبتلایم به علی(ع)حلم بلا کرب بلا
کربلایی شدُ ماتم به بلا زد اثرم
ریشه ام حیّ به اسلام دهد پاره تنم
میوه هایم دل افگار شود از جگرم
دیر یا زود اجل رفت ز هر بالُ پرم
دیر یا زود عطش مُشک کند جانِ ترم
آسمان خشک به الله که شد بهرِ عطش
مَشک پر مُشک به امدادِ خداوند بَرَم
تا عدو خوب ببیند که رضا(ع) شد با من
هر که در راه علی(ع)ماند به امدادُ کَرَم
زهر دشمن که رضایت بدَهد بر جگرم
ربِّ بخشنده علی(ع)داد به مثلِ حیدرم(ع)
دست من دست علی(ع)را که به بالا بِبَرد
شد مضاعف همه قرضم،به علی(ع)جان بخرم
وقت غیبت شدُ حاضر شده آثار علی(ع)
زود یا دیر بیاید، ز علی(جلَّ جلاله)بی خطرم
فقه نابی که ز صادق(ع)بدهم بهر بشر
بی تشر بهره ی همواره اثر بر بشرم
تا علی(جلَّ جلاله)بهر شفایم برساند پسرم
بی خطر پیش علی(ع)در رهِ هو تازه ترم
زود یا دیر بیاید که علی(ع) عدل دهد
من نبی(ص)،عدل علی(ع)را برساند خبرم
فلسطین:
فلسطین روبرو با هر ستم گردید
طمع در میل خودخواهی به خود چسبید
چنین بی ریشه تر بنیان صهیونیسم
به بی عقلی ،به بی نسلی بینجامید
به خوابی رفته صهیونی دگرگون مرگ
به بیداری ز خوابی کن خرد تشدید
فقط با حقِّ هر مظلوم آید صبح
که عالم با حسین(ع)همراه آن گردید
دلا صحبت ز صبحی را بکن تصدیق
صمیمی صبح صادق وعده می تابید
حسین(ع)با لشکری آماده بر تقدیر
و نسلی پاک می آید ،مکن تردید.
شهید:
میونِ آسمونِ عاشقی فدای عشق شد
میونِ آبُ خاکِ این زمین برای عشق شد
گِلش به زیر پای غم لهیده شد و پخته شد
دلش به آسمون عاشقی به غم شکسته شد
شهید شمع شد همیشه شعله ور ز غصه ها
شکسته دل به غصه ها و شسته گل ز قصه ها
نشان پر نشانه ای نشاندُ رفت بی نشان
نشانه ای که ماندگار در زمینُ کهکشان
آن برادر که صادق به شهادت شد بود
عشق صادق به برادر به ارادت شد بود
نامه ای منظَرِ نامی به وصیّت نامه اش
نام او بود که صادق به سیادت شده بود
هر سیادت به علی(ع)مثل شهادت به علی(ع)
از مُحمَّد(ص)و علی(ع)رسم شهادت شده بود
به تاریخ دوازدهم فروردین سال یکهزار چهارصدُ چهار ،شعر از رسول:
بی راه رسم پاک تو آه از فغان شدم
در این زمان برای تو آتش فشان شدم
مظلوم بی ریای جهان تویی هر قدم
در راه آسمان تو چون آسمان شدم
بی صبح صاحب الزَّمان(عج)که آید طلوع
در هر طلوع وصل چو بیچارگان شدم
بیچاره تر شدم چو وصله ای بی اثر
از این خطر در ورطه ی آوارگان شدم
الله کنده ریشه ی صهیونیستی ز بُن
در نور ربّ وصل چو رنگین کمان شدم
بیچاره تر،آواره تر من همان کنم
از زنگ هر خطر ز کمان بر ظالمان شدم
سیِّد علی خامنه ای رهبرم که شد
من تحت امر به اختیارش روان شدم
(از آن زمان که فتنه ی چشمت به من رسید
ایمن ز شرِّ فتنه ی آخر زمان شدم ,حافظ علیهِ الرَّحمه)