اگر قرآن را خوب مطالعه کنیم متوجه می شویم که دین اسلام سایر ادیان را در ذیل اسلام تائید و تحکیم می فرماید،به این معنی که فرد مسلمان وظیفه دارد سایر ادیان الهی و کتاب های آسمانی و پیامبران الهی را تحت دین اسلام و کتاب آسمانی قرآن و پیامبری حضرت محمّد(ص)تائید کند و باور داشته باشد.هرجند امورات دین بواسطه ی کفار و ظالمان تقطیع شده است.یعنی به محض رسالت حضرت محمّد(ص) و تمام شدن همه ی ادیان الهی به دین اسلام و نزول کتاب آسمانی قرآن،تقطیع امورات دین الهی در قرآن ذکر شده است.پس ادیان الهی همگی یک دین هستند و در آیه ی لَکُم دینکم و لیَ دین در سوره ی قُل یا ایُّها الکافرون صریحاً ذکر شده که پیغمبر اسلام(ص)خطاب به کافران بگوید دین شما برای شما و دین برای من.یعنی هر دینی که کفار اعلام می کنند اعم از اینکه اعلام کفر کنند یا اعلام هر دینی با وجود اینکه کافرند می شود گفت دین کفار برای خودشان خواهد بود و دین اسلام نمی باشد.مثلاً اگر کافران بگویند دینمان اسلام است در حالی که نشانه های کفر در آنان در مخالفت با پیغمبر(ص)می باشد دین آنها کفر است.پس حتماً در اختلافات که در تقطیع دین حادث می شود حکم الهی نافذ است و فرموده اختلافات را جهت حل و فصل به نزد پیامبر(ص)بیاورید تا حل و فصل فرماید.شگفت آور اینکه مواضع بیهودگی هرچه خلاف خواست پیامبر(ص) است به کافران صلح شده است و از دین اسلام بیرون است.
پس اگر اشخاصی مدعی اسلام پیدا شدند که در تقطیع امورات دین نقش داشتند به این معنی است که از اسلام حقیقی خارج شده اند و کافر و ظالمند.بنابراین ادیان الهی فقط در یک دین تمام شده و وجود پیروی حقیقی از هر کدام از ادیان الهی به دین اسلام متصل می شود و پیروی حقیقی از دین اسلام به همه ی ادیان الهی متصل است.در همه ی ادیان الهی قیام برای خداوند توصیه شده است.که قیام امام حسین(ع)شاخص ترین قیام در ادیان الهی برای خداوند تاکنون بوده است.قیام با حمله و آدم کشی فرق دارد.انسان های کافر و ظالمی که به اسم دین خداوند به انواع مختلف حمله و آدم کشی می کنند ممکن است تظاهر کنند پاره ای از دین خداوند را به همراه دارند که کفر و ظلم غلبه ی آن ها به سمت خروج از ادیان را مشهود می کند و اگر پس از آن هم تظاهر به دین یا ادیان کنند فایده ای ندارد و نمی شود آنان را در زمره ی کسانی که دین آنان به واسطه ی ظالمان و کافران تقطیع شده قرار داد.حمله و آدم کشی عین کفر و ظلم است.یعنی ارکان امریکا،انگلیس،رژیم صهیونیستی،داعش و آنچه از داعش متولد شده،...مساوی با کفر و ظلم است که هیچ اثری از اسلام در آن وجود ندارد.ممکن است در امریکا،انگلیس و مانند آن ها اثری از دین یا اسلام باشد اما ربطی به ارکان امریکا یا انگلیس ندارد.کشتن کافران پس از شرایطی ، جائز و گاهی لازم است که هم اکنون از بین بردن رژیم صهیونیستی جایز و حتی لازم است.اما در امریکا و انگلیس فرو ریختن ارکان از درون شکل می گیرد تا وقتی که فقط کفر باشد و دین در آن نباشد.وقتی دین در آن نباشد حمله از بیرون به تمامی مواضع آن جایز است.در وضعیت فعلی فقط حمله به مواضعی که دین در آن وجود دارد جائز نیست.
پس اگر اشخاصی مدعی اسلام پیدا شدند که در تقطیع امورات دین نقش داشتند به این معنی است که از اسلام حقیقی خارج شده اند و کافر و ظالمند.بنابراین ادیان الهی فقط در یک دین تمام شده و وجود پیروی حقیقی از هر کدام از ادیان الهی به دین اسلام متصل می شود و پیروی حقیقی از دین اسلام به همه ی ادیان الهی متصل است.در همه ی ادیان الهی قیام برای خداوند توصیه شده است.که قیام امام حسین(ع)شاخص ترین قیام در ادیان الهی برای خداوند تاکنون بوده است.قیام با حمله و آدم کشی فرق دارد.انسان های کافر و ظالمی که به اسم دین خداوند به انواع مختلف حمله و آدم کشی می کنند ممکن است تظاهر کنند پاره ای از دین خداوند را به همراه دارند که کفر و ظلم غلبه ی آن ها به سمت خروج از ادیان را مشهود می کند و اگر پس از آن هم تظاهر به دین یا ادیان کنند فایده ای ندارد و نمی شود آنان را در زمره ی کسانی که دین آنان به واسطه ی ظالمان و کافران تقطیع شده قرار داد.حمله و آدم کشی عین کفر و ظلم است.یعنی ارکان امریکا،انگلیس،رژیم صهیونیستی،داعش و آنچه از داعش متولد شده،...مساوی با کفر و ظلم است که هیچ اثری از اسلام در آن وجود ندارد.ممکن است در امریکا،انگلیس و مانند آن ها اثری از دین یا اسلام باشد اما ربطی به ارکان امریکا یا انگلیس ندارد.کشتن کافران پس از شرایطی ، جائز و گاهی لازم است که هم اکنون از بین بردن رژیم صهیونیستی جایز و حتی لازم است.اما در امریکا و انگلیس فرو ریختن ارکان از درون شکل می گیرد تا وقتی که فقط کفر باشد و دین در آن نباشد.وقتی دین در آن نباشد حمله از بیرون به تمامی مواضع آن جایز است.در وضعیت فعلی فقط حمله به مواضعی که دین در آن وجود دارد جائز نیست.