اُمُّ البَنین(س) به فضلِ ابوالفضل(ع) جان گرفت
عبّاس(ع) با دو دستِ شرف آسمان گرفت
افتاد ماه پیش دو دستش نفس کشید
باری به دست او دو جهان می توان گرفت
از خاک غم گدازه ی آتش فشان مثال
آن سوز عاشقانه ی هر ارغوان گرفت  
ظلمت چه کشف گشت ز آوازه ای چنان
شد در فساد وقت بشر بی کران گرفت
خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان
زین فتنه ها که دامن آخر زمان گرفت
لختی بمان به پیش دلم آسمان عشق
عاشق اگر به عشق بماند همان گرفت 
بر سحر موزیانه ی فرعون که محو گشت
موسی(ع) علی(ع) بگفت عصا چون کمان گرفت
 این روز ها رسول بسوزد خزان چه سرد
قرآن به حفظ کرد چو حافظ چنان گرفت