مدّتی هم به ستم خواهِشِ بیهوده نماند
در سرابی به ستم هو همه از پوچ کشاند
می توان در بَرِ هو بود نه در فقدِ وجود
دائماً دفتَرِ هو نامه ی اعمال رساند
بی عمل بیخِ جهنّم شدُ افتاد سراب
تشنگی ماند به آن ظلم عطش یکسره خواند
در حرم های علی(ع)جای خداوند شدند
از شکافی به علی(ع)کعبه همانند کشاند
اسم الله علی شد که محمّد(ص)به هم اوست
تا بگردد به علی(ع)دین محمّد(ص)که نشاند
می نشیند به دلم نامِ علی(ع) در همه وقت
زینبی(س)صبر خداوندِ علی(جلَّ جلاله)نور رهاند