رمضان ماه خداوندُ تو مهمانِ خداوند
به تو شد سفره ی پر برکَتِ هلمانِ خداوند
توبه ها گر به طهارت بکنی خاکْ طهوری
بِدَمد بر دَمِ اقدامِ تو دامانِ خداوند
به سوز جگر رسان خنکای شهادتم
به رسم دگر کشان تو ردای ارادتم
ارادت دور از تو به من نده،دور باد
ز عدل علی(ع) طلوع بده همه عادتم
به رسم خودت شبی برسان تو معاضدت
نماز به عشق ده تو به وقت عبادتم
نشد که شود شدن،شدنی نشدن شده
نه من نکنم گلایه که سوی نهادتم
نهاد تو می کند شدنی همه عدل را
نگاه تو می رسد ز ازل به عیادتم
نهاد پست صهیونیستی محو باد
و ظلم ریشه اش بنای خواری نهاد
خروشِ خون ماندگار کاری کند
که ظلم در جهنَّمش بسوزد ز داد
آسمان که راه حق شد دور شد از ظالمان
مثل اینکه راه حق پیدا شود در آسمان
روزگارِ روزِ ظلمت دور گردد از نهان
چون که ظلم دور از حق میل دارد هر زمان
آتشی که خاکِ بی حاصل شود در هر جهان
ظلمُ کفر با نفاقی داغ در آتش بمان
بهْ ز رحم رب که می دارد مجازاتی چنین؟
آتشی خودت بیفکندی بسوزی در همان
لطفِ بطنِ آن جهان شد دور از کافران
شد عذابُ قهر بر ظالم و آتش بی امان
توبه گر کنی برایت سود دارد از کنون
تا به قهر هو نسوزی کن تو جبران بی امان!
انتخاب با غیاب حاضران تناقضی به فکر
سالیان سال زهر بی امان شود فقط ز کبر
(حاضر نشدن در انتخابات به معنای بر عهده گذاشتن انتخابِ خود به سایرین است و سالیانِ سال انسان از زهر بی امانِ دشمنانِ متکبّر امریکایی سر در گم می شود)
همگان را برای حضور در انتخابات ترغیب کنیم.اجرکم عندالله.
در ظلمَتِ عالَم شده معلوم حضورت
همواره تو باشی که ستم دور ز نورت
هر کفر فقط گشت به تاریکُ معمّا
حل گشت معمّایِ تمامی به کدورت
کی بور شود عالَمِ هستی ز حضورت؟
عالَم ز تو در عدل به سیرت و به صورت
ای صاحِبِ این عصرُ زمان مهدیِ قائم(عج)
همواره رسد وقتِ جهان بهرِ ظهورت
آسمان پیشِ دلدار چون کمان خم می شود
هر زمان،عشق پرگارِ رسمِ عالم می شود
هر زمان از علی(ع) گشت،با علی اکبر(ع)رسد
از علی(جلَّ جلاله) ماجرا مکرِ صبحِ محکم می شود
به راه عشق چون فقط اثر نهادِ ماندگارست
دعای از تو تازه تر برای عشق یادگار است
حسینِ(ع)بعدِ آن حسین(ع)شود علیِ(ع)ابنِ آن حسین(ع)
علی(ع)علی(ع)علی(ع)علی(ع) علی(ع)ز آفریدگار است
همیشه از علی(ع)همیشه با علی(ع)،علی(جلَّ جلاله)علی(ع)رساند
علی(ع)نهادِ آفرین(آخرین)به سمتُ سویِ کردگار است.
هرچه را که بتوان به غیر حضرت محمَّد(ص)وعلی(ع)به عنوان اثر وصف کرد نه از آفریدگار است و نه به سوی آفریدگار.که از بین رونده و زائل شونده یا بی اثر است.(همانا خدای تو بر صراط مستقیم است)
بیا به لطف تازه ی خود ماجرا رسان
کنار بارگاه نگاهت مرا رسان
سپیده دم غنی شده از آفتاب تو
غروب تازه تر شده از نور ناب تو
حسین(ع) تو عشق آفرین به وقت آخرین
حسین(ع) تو لطف بر زمین نگاه بهترین
حسین(ع) شفای درد هر جراحتی ز کین
حسین(ع) تو ساز کار این جهان برای دین
بگو الله اکبر تا بتی را از درون بشکنی
و رو در رو به دشمن،ظلم را با تیر خون بشکنی
جهان بیچاره شد بی گفتن از الله اکبر چنان
مقابل با عدو باید بگویی واژگون بشکنی
(از معنی الله اکبر تا نهادینه شدن الله اکبر به همین اکتفا می شود که وقتی آدمی پیشرفت می کند و نه پس رفت!باز الله را بالاتر ببیند و در حرف و رفتار بگوید الله اکبر!وگرنه آشوب افکن هم برای سرپوش گذاشتن بر پس رفت ها الله اکبر بگوید غرض دارد یا نمی داند.)
تو در آشوب ظلم بودی و ظلمت می رساندند
به سر در فکر علم بودی جهالت می رساندند
حقایق آفتاب خوش دلپذیری بود در نور
ز تاریکی مجاز از نور غفلت می رساندند
مشو غافل که نظم در این جهان اوّل نهادند
که نوری را چه نور در ردِّ علّت می رساندند؟
شهیدان با امام از عشق دائم می رسانند
سعودی ها یهود را بهر ذلّت می رساندند
ریالی تا ریال گردد شرافت می ستانند
خیالی بی خیال خیلی به ملّت می رساندند
مشو از این امام غافل که باید آسمان گشت
زمین پر بود ماجراهایی که قلَّت می رساندند
زمین با آخرینِ امَّت می شود خوش!آسمانی
شهیدان با امامِ رجعت،چون به علَّت می رساندند
(شاعر،امام خمینی و امام خامنه ای و امام زمان(عج) را در یک مسیر و باهم وصف می کند)
انقلاب راه پر شکوه رسم زندگی
فجرِ آن ظهور از شروعِ فصلِ بندگی
بت شکست حق رسید دور کرد ظالمان
بی نهاد گشت بت به مسخ جاه جاهلان
رفت شاه برد کاه شد پگاه پیش راه
شد نفاق ظالمان چه بی ریا درون چاه
سر گذشت هر شهید انقلاب شد نوتر
شاه زاده در به در به هرچه کفر شد نوکر
بِرَود ظلم ز عالم برسد عدل ز عادل(عج)
همه جا عدل بگیرد همه جا ظلم چه باطل
که ز بعثت شده تعجیلِ شفا نزدِ امامت
بِشَود نظمِ جهان جور به آدابِ شهامت
که مُحمَّد(ص) و علی(ع) در رهِ این عدل بکوشند
به محمَّد(ص)و علی(ع)جامعه آخر به خُروشند
و به آن نوحِ امامت(ع) بشود جامعه ای تا
که ز عدلش بِبَرد دعوَتِ هر واهمه ای را
همه در صلحُ خداوند شکوفا بِکُند گِل
همه عالم به شفا پیشِ خداوند دهد دل
همه ظلمت به زوالی بِرَود بهرِ جِهالت
بِرَود از همه عالم شبُ روزی که کسالت
(آیا می دانید عده ای جهت صلح و رابطه با دولت امریکا ،وقتی که دولت امریکا برای سلطه ی بیشتر آنان را دعوت به صلح و رابطه ای پوشالی کرده بود،کوشش کردند و رای مردم را با مکر برای این منظور گرفتند و بنا نداشتند از اریکه دولت پس از مدت قانونی پائین بروند چراکه با مکر رای و مشارکت مردم را کم کردند تا بگویند مردم در پی همان وعده ها و دعوت پوشالی هستند.آیا هنوز دست بر نمی دارند چون برای خودشان منافع دارد؟دقت کافی نشان می دهد منفعت طلب ها در پی چیزهایی برای خودشان به قیمت نه فقط رای و آسایش مردم بلکه به قیمت سلطه ی ظلم بر مردم می باشند.آیا می دانید امام موسی صدر سنت بانکداری اسلامی را برای مواجهه ی درست با نظام غلط بانکداری جهانی پیشنهاد داد و به نوعی پایه گذاری کرد؟آیا می دانید ثروت ها در نظام بانکداری جهانی که سازمان ملل برنامه ریزی کرده در سلطه ی امریکا می باشد و می دانید که حجم انبوهی از اطلاعات بانک های ایران توسط عناصر دولت پیشین به دولت امریکا مطابق با قوانین نظام کثیف جهانی پیشکش شد و آیا می دانید این کاملاً مخالف با نظام بانکداری اسلامی و جمهوری اسلامی است؟اطلاع دارید بیشترین منشاء نارضایتی اقتصادی فعلی این طور موارد است؟آیا اطلاع دارید دولت آن موقع به بهانه ای مدیریت افزایش رانت در بازار سکه را فراهم کرد که منجر به آثار مخرب اقتصادی شد؟آیا می دانید هنوز بدعت رانت بازی و حرام خواری توجیهی علت پولشویی های فعلی است؟مواردی از این قبیل توسط انسان های یا خود فروخته و یا بی شهامت و یا هرچه که باشند جرم مشهود آنان را نشان می دهد که سبب افزایش فوق العاده ی قیمت ارز و کاهش فوق العاده ی ارزش پول ملی شد ،پس دعوت بیگانه برای دست اندازی به منافع مردم است و دعوت بیگانه مکارانه و سلطه گرایانه است،اگر به جای این که شخصیت ها و احزاب یا اینگونه موارد را رای آوردنده محسوب کنیم ماهیت ها و خط مشی ها را رای آورنده محسوب کنیم متوجه ی عواقب ناگوار می شویم و همچنین رای به ارزش دادن جلوتر از رای به ضد ارزش دادن است رابطه یا تعامل با مستکبرین از جمله دولت امریکا ضد ارزش فاحش است.پس چه دعوتی درست تر از نظام اسلامی است که نظام بیگانه ی جهانی امریکایی با نفوذ قصد بر هم زدن آن را داشت؟)
امام عاشقان کاظم علیه السّلام
نماز عارفان سرمشق یک کلام
علی(ع)به هفت منزل می شود نبی(ص)
رضا(ع) علی(ع) شود با هشتمین سلام
سلام از علی(ع) دارد هماره حرف
حریف کی بداند یک الف به لام
از برایِ زندگی، زندگی باید نمود
رسم عشقُ عاشقی پر توان آید چو رود
بی توانِ دهر شد پر توان تر با علی(ع)
بیشُ مثلِ این توان نیست هرگز ای حسود
ای عجول بطنِ ظالم تو باشی سوی مرگ
هر چه حمله می کنی مرگ می گیری چه زود
تا نبودِ کفر معلوم گردد در جهان
تا افولِ ظلم کیفر بگیرد در نبود
سرنوشت هابیل(ع)به بهترین زندگی ختم شد و سرنوشت قابیل در مرگ و نیستی،سرنوشت پیامبران و امامان(ع) به بهترین زندگی ختم شده است و سرنوشت همه ی دشمنان دین اسلام به تباهی و مرگ.سرنوشت آخرین امام(عج)به بهترین زندگی ختم می شود و سرنوشت قابیل های زمان به سرکردگی امریکا،انگلیس و صهیونیست به مرگ و تباهی.این سنّت بدون تغییر و تحوّل الهی است و عجله ی ظالمان و کافران آنان را زودتر به مرگ و تباهی می رساند.عجله کار شیطان است.
دانشم را به ارث می گذارم
با ادب من به عشق رهسپارم
فکرتی داده ای به من علی(ع)جان
صاف مرآت فکرتی که دارم
آمدم به محفلت دوباره غم رسید
تا زدم به برگ غم دوباره غم تپید
هرچه غصه هر شهید هرچه هم رسید
صبر زینبی(س)ظهور صبح تازه دید
گمان نمی کنم که غم برای کهنگی
که غم نهاد زندگی برای تازگی
حسین(ع)نهاد غم به جانمان ببار تا
رسد نفیر آدمی به رسم بندگی
اراده از علی رساند تا یقین
عذاب از گناه!، یک علی ببین
به دانشش نکرد تکیه یک علی(ع)
تمام معرفت به عشق شد همین
که تکیه کن به یک علی ز یک علی(ع)
و صبر کرد تا طلوع آخرین
چو تکیه کرد یک علی(ع)به یک علی
چهارده محَّمد(ص)هم علی(ع)ببین
شعر عشق را برای جواد(ع)سروده ام
یا جواد(ع)من همیشه به عشق تو بوده ام
می کُشی بکُش به عشق خودت، همه جان من
می کِشی بکِش به عشق خودت، آسوده ام
صدای آشنای غم به نیمه شب رسید
دوباره سرد شد قلم به حرف تب رسید
چه داغ شد هوای غصه های نیمه شب
که غصه در حرارتش به چون رطب رسید
بیا تو ای شروع عدل ای نگاه تازه
بگو که صبح آسمان به یک وجب رسید
مدینه ای حیاتِ تازگی برای غم
شکوه حرف های تازه،ای سرای غم
مدینه آمدم کنار بارگاه تو
بیا ببین مرا به رسمِ ماجرای غم
نمی شود که لحظه ای نگاهِ این گدا کنی؟
اگر مرا نمی خری چرا به غم صدا کنی؟
نمی شود که مرگِ من تو را ز من جدا کند
دباره پاک کن که خود مرا به خود فدا کنی
نمی شود که بی تو من به راه این زمان شوم
چو تیر عشق راهتان فتاده در کمان شوم
نمی شود که خاک من بدون آسمان شود
بخر مرا به قیمتی که خاک آسمان شوم
نمی شود بدون غم،به دل غمت نهاده ام
به غصّه ات تو نیز گو که شعر غم رسانده ام
نمی شود بدون عشق از تو هر اراده ای
سوادِ معرفت ز غم به فصلِ عشق خوانده ام
نمی شود به روز این حساب ماهُ هفته ام
فقط برای غصّه ات دوباره شعر گفته ام
نمی شود همین اثر که هر اثر تو گفته ای
تو گفته ای نوشته ام،تو گفته ای نوشته ام
برو خودت ز خود بساز آن نهادِ خودت
که امریکا! نشد به جنگِ با سپاه قَدَت
فقط خودت بگو به خود که خود به خود شده ای
به این جهان مگو دگر ز ماجرای قُدَت
چه مرغِ بالُ پر ندار داد بانگ خروس
خروس ماجرا شدی مدل مدل به خودت
رسید در خودت چه فتنه های بی خودی
به خلقِ امریکا ستم تو کرده ای و خودت!
به ماشین امکانات امریکایی علاقه داری در حالی که مردم امریکا روز به روز در جنایت و تروریست فرو می روند و از آن مردم تروریست آموزش می بینند که به سایر کشورها برای تروریست پروری و جنایت اقدام کنند چون راس هرم دولت های انگلیس،غرب و امریکا و برخی از دولت های آسیایی و غیره به نوعی جنایتکار قرار گرفته و مردمی که مدت ها در امریکا و این طور دولت ها خوی جنایت آموزش دیده اند کارگری شان حملات تروریستی است که منجر به آسیب های روانی و جنون در همان مردم و صدمه به ملّت های دیگر می شود.مشخص است که این وضع نامطلوب باید فوراٍ پایان بپذیرد.آن همه رنگ لعاب ناچیز مدرنیته و بی خدایی به قیمت جنون و کشتار هیچ دستاوردی ندارد.در حالی که فقط حرکت مردمان یمن بر علیه جنایت های صهیونیست ها بزرگترین دستاوردهای امنیّتی حتی برای مردم امریکا را داشته است.
باید با همه پرسیِ همان مردم نام امریکا از کشورها و قارّه به اصطلاح امریکا برداشته شود چرا که نام امریکا از یک جنایت تاریخی رونمایی می کند و جای تعجّب دارد که انسان هایی همواره زیر پرچم آن جنایت تاریخی روزگار که چه عرض کنم مرگباری را سپری می کنند و نسلُ زندگی شان شیطانی می شود در حالی که خیلی ساده و بی درد سر و به راحتی می شود آن همه صنایع مدرن و مردم ضعیف و دانشمند از سیطره ی جنایت رها شوند به سادگی یک همه پرسی.آیا وقت دست کشیدن از خوی مردم کشی که آن هم بدون هیچ رحمی به مردم خودشان می باشد، نرسیده؟ و وقت آن نرسیده که آن مردم دولت جنایتکار خودشان را پیش از بر هم خوردنِ کاملِ معادلات جهان بکُشند.چرا که همه ی کشورها تقریباً متوجه شده اند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خصوصاً از طرف ایران داعیّه ی کشور گشایی ندارد و در پی بر انداختن نهاد شوم تروریست که ناشی از جنایت های بی شمار امریکاست می باشد،و اگر این کار توسط سپاه انجام نشود قطعاً ارتش کشورها این کار را انجام می دهند با این تفاوت که اقدام سپاه جلوگیری از جنگ و کشتار جهانی را در پی دارد و تروریست ها را به اندازه ی ضرورت محاکمه می کند نه این که به مردم جهان آسیب بزند.و اگر در مخاطرات ناشی از اقدامات امریکا و استکبار صهیونی انسان های بی گناه در تیر رس سپاه آسیب ببینند به طور کامل برای رفع و جبران آن کوشش می کند.
تو چو ماهِ دل تو نگاهِ دل
منُ چاهِ گل منُ آهِ دل
تو پگاهِ دل سَرِ راهِ دل
منُ راهِ گل که به کاهِ دل
کَهِ دلبری ز تو خوش علی(ع)
زتو راهِ دل که تو شاهِ دل
گِلُ چاهِ من دِلُ کاهِ من
گُنَهم بِبَر،تو سپاهِ دل
همه کاهُ گل شده جاهِ من
به علی(ع)سفید سیاهِ دل
صحبتی با صبحِ حاصل از غروب
تازه تر هستی،نهادت اصل خوب
اصل خوبی تازه می ماند به دهر
می رود آخر ز عالم این کُروب
فروغ شاه راهِ صبحِ آن ظهور
زِ زهرِ کینه شد شهید وجه نور
امام ایستادگی امام هادی(ع)
مقاومت شود به لطف هو صبور
از زمین صدای تازه ای رسد ز هر کجا
مرگ آن نژاد پست را خبر دهید تا
دامِ صهیونیستی رسد به مرگ هسته ای
چون که امریکا نهادِ مردَنی و بی خدا
مقاومت رسم پروردگار
می رسد از نبی(ص)یادگار
قتلِ ظالم رَوا تا طلوع
مقاومت با جهان سازگار
بودُ همواره این شد فقط
از خداوند شد ماندگار
(طرفداران برقراری عدلُ امنیّت:عده ای طرفدار برقراری عدل و امنیّت در جهان هستند اما جانُ مالُ ناموسُ آبرو در این راه نمی دهند.عده ای برای برقراری عدلُ امنیّت حاضرند جانُ مالُ ناموسُ آبرو را تا حدی بذل کنند و عده ای کاملا بذل می کنند.
مخالفان برقراری عدلُ امنیّت:عده ای مخالف برقراری عدل و امنیّت در جهان هستند اما اقدامی ندارند با این ها فعلاً کاری نداریم،عده ای تا حدی مخالفت می کنند که با اینها مقابله می کنیم و عده ای کاملاً و ظالمانه مقابل عدلُ امنیّت اقدام می کنند که اینها را می کُشیم چون کشتن اینها لازم و جایز است ،کشتن نظامیان امریکا و غرب و امثال آنها خصوصاً جایی که مانع تحریم و از بین بردن رژیم صهیونیستی می شوند کاملاً لازم است.)
بزن ز تیرِ خشم،آن نهان سرای ظلم را
نهان تویی که بی مزار گشته ای به ماورا
چهارمینِ نسل از علی علی علی علی(ع)
دهد تو را نهان ندید دشمنت،چه غم تورا
یَمَن به زیرِ تیرِ دشمَنت،همان یهود پست
بزن که شیعه در یَمَن یتیم گشت در سرا
ز جهان قطع می شود دگر سرابِ قطع نامه
بِدَهد آفَریدِگار انقلابِ خلع نامه
که شود خلع این سلاحِ صهیونیستی ز دهر
به تو ای غرب پرت می شود تمام تیرِ قهر
هشدار به عربستان،امارات و به دنیای عربِ وابسته به غرب:
غَرب تا عَرَب شود ز نقطه اش به فتحه می رود
داده آبروی خود زبیر ، پیشِ طلحه می رود؟
این دگر نمی شود که مُرد طلحه با زُبیرِ آن
قاه قاه جهلِ مست هم ز صبح صیحه می رود
حالُ روز این جهان به روز نیست
فصل این خوشی به فصل غصّه زیست
یا علیُّ یا علیُّ یا علی(ع)
یا علیُّ یا علی(ع) به تازگیست
صدایِ صافِ صبرِ صبحِ صادق
شروع خشت خشتِ شعرِ عاشق
به چاره،پیچِ کوچِ چرخ چیدن
نوارِ نورِ رنجِ نهرِ عایق
رسولِ سالِ سیبِ سرخُ سالم
درختِ سخت شاخه در حدائق
چرای چشمِ چربُ چستُ چابک
به کوه کهنه کاه های هق هق
شعورِ مشقِ شمعِ شعرِ شاعر
افولِ فصلِ سردُ سونِ زاهق
غروبِ آن دَغل زاغِ غربِ مغرور
ظهورِ مظهری ز کظمُ نظمِ ناطق
به خواب زد خودش نشنید این صدایِ طوفانی
نمی شود دگر به جهان وقوعِ مکر از جانی
سرابِ پستُ سُست ،بسوز در سرایِ پوشالی
سریع بود مکرِ علی(جلَّ جلاله)و بود پنهانی
چنان خدایِ دهر شدید می دهد موشک
روانه می شود به سرایِ عنکبوت آنی