صدای آشنای غم به نیمه شب رسید
دوباره سرد شد قلم به حرف تب رسید
چه داغ شد هوای غصه های نیمه شب
که غصه در حرارتش به چون رطب رسید
بیا تو ای شروع عدل ای نگاه تازه
بگو که صبح آسمان به یک وجب رسید