به زیارَتت تگرگُ پرِ کفتران بریزد
چه وجودِ نازنینُ تو نشاطِ هرچه خیزد
تو رضایِ آفرینش نگاهِ بر زمینی
تو رضا(ع)به آسمانُ تو نگاهِ رحمِ ایزد
پرُ بالُ غصّه ها شده پهن به پیش صحنت
به رضا(ع)رسید به رضایتی که ریزد
و دگر نمانده غصّه غمِ دورِ از تو مانده
برِسان به لطفِ تازه به خدایِ هرچه خیزد
به پا خیزید بر نامردمی بر تدلیس
صدا باشید بر هر سایه ای از ابلیس
چه سر در سیخُ سنجاقی چه معتادی کور
چه پا در فضله ها در سمِّ چرکی ناجور
دفاعی کن به یک باور علی(ع) باید دید
که باید مرهمی آید رضا(ع)دادش نور
(سیاست دشمنی از سوی قوم یهود اختلاف اندازی برای سلطه ی توهّم بار بر جهان اسلام است و تا به حال نشده که بر جهان اسلام سلطه پیدا کند و به دنیایی پر از خطر و ترس که هیچگاه نمی خواهد آن را از دست بدهد در جنایت و خونریزی تکاپو دارد.این موضوع تا جایی پیش می رود که بین اثرات اختلاف در جهان اسلام و حتی مسیحیان و دنیاطلبی قوم یهود موازنه ای شکل بگیرد معمول به این شکل بوده که به جهت نفوذ در ارکان اسلام برای رسیدن به دنیای پوشالی سعی می کند و تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی برای رسیدن به منافع دنیا از بزرگترین خطرات جهان امروز است تا جایی که نفوذ به اشتراک سعی می کند و خطرناک است.این خطر از یک طرف توهّم رسیدن به منافع دنیا در کشورهای مسلمان و حتی غیر مسلمان را تداعی می کند و از طرف دیگر دنیای پر از ترس و وحشت برای قوم یهود را.موازنه ی معمول بدین نحو پیش می رود که یهودیان بالفطره(به استثنای خیلی خیلی کم که در زمره ی هدایت شدگان هستند و شاید بتوان گفت بالفطره یهودی نمی شوند)به دنیای پر از وحشت و وابسته به آن بی هیچ سرزمینی تا موقع معلوم برای خداوند، روزگار سپری می کنند و این به خاطر لجاجت و سرکشی همیشگی آنان از دستورات خداوند است.در واقعیت دیده می شود که سرزمین غصب شده هیچگاه به رسمیّت شناخته نمی شود یعنی همان فطرت انسان ها وجود محکم تر دارد و این همه کشور به رسمیّت شناخته می شود اما سرزمین غصب شده برای یهود به رسمیّت شناخته نمی شود.ترفندی که بکار بردند جذب غیر یهود به قوم یهود بود و اگر این موضوع را در کنار اقلیّت یهود قرار دهیم متوجّه ی سران ظالم در سرتاسر دنیا می شویم که برای پست و مقام و وابستگی به دنیا هر جنایتی می کنند و همواره در ترس و وحشت زندگی می کنند.پس نتیجه می گیریم حمایت به اصطلاح دولت مداران امریکا از استمرار ظلم بر پایه ی رژیم صهیونیستی بی دلیل نیست و در نظر بگیرید که ترامپ یا هر کدام از آنها چگونه در ترس اما چسبیده به دنیای پر از آشوب روزگار می گذراند چون به احتمال بالا یک یهودی بالفطره و دشمن اسلام است(در حالی که با چند میلیارد تومان به پول ایران می شود یک زندگی پر از آسایش بدون ظلم به خداوند و مردم را تجربه کرد).سران دولت به اصطلاح انگلیس همین طور،نکته ی حائز اهمیت نفوذ این حداقل در سرتاسر دنیا برای دست اندازی نافرجام به حقوق مردم است.به مرور در این فریب اکثریت را به سمت خود می کشاند و به ناحق غلبه می کند اما همواره در ترس و آشوب قرار دارد.حتی در کشورهای اروپایی مردم آن کشورها صاحبان اصلی مملکت خودشان هستند اما نژاد پروری اثر نامطلوب بر جمعیّت بالای مسیحیان گذاشته و آن ها را به سمت دنیاپروری می کشاند تا همان طور که گفتیم موازنه برقرار شود.پس یک موضوع پراکندگی یهودیان حامی اسرائیل در جهت همان دنیای پر از ترس و آشوب و پر از لجاجت است و موضوع دیگر زایش نامشروع اسرائیل برای توهم رسیدن به همه ی دنیا و کشتن سایر انسان ها می باشد یعنی اگر چه هنوز با فریب ،مثلاً بر کشور امریکا یا انگلیس سلطه دارند اما قرار نیست به استثنای درصد کمی از آن مردمان زنده بمانند و اصلاً این توطئه ی پنهان به راحتی قابل رصد نیست و طوری لایه های پنهان شیطانی چیده شده که برای رصد کننده خطرناک و کشنده است.این وهم نابخردانه تا جایی خطر ساز بوده که به علّت نجاست در اثر لجاجت با خداوند با شیطان هم بسته شده اند و همواره با جادو روزگار می گذرانند و این موضوع را به سرتاسر دنیا سرایت می دهند و در واقع دستکاری در ژن و اثر بنیادی گیاهان و انسان ها و طبیعت به علّت لجاجت با خداوند و تاثیر دادن شیطان در امور روز مرّه ی مردم است.تا اینکه از همان مردم راضی به زندگی روزمره ی دنیا شوند و شاید برخی منکر خداوند و قیامت گردند و در این توطئه شریک شوند و این بدترین نوع شراکت است که بشر گاهاً ناخواسته و بعضاً خواسته در این توطئه شریک شده است و این امتحان سخت پیش روی بشر قرار دارد که تا چه موقع بر علیه این توطئه قیام می کند و نسل و زندگی دنیا و آخرت را از گزند بدترین دشمنی مسری و افسار گسیخته نجات می دهد؟نکته ی مهم تر این است که خداوند در جهت قیام قدم نهاده و اثر خداوند به هیچ شکل ممکن توسط بشر به این شیوه های مرسوم قابل رصد نمی باشد و اثر از بین رفتن رژیم صهیونیستی مشاهده می گردد.به این مفهوم که خداوند بشر را به حال خود رها نمی سازد و هرچند سرنوشت اقوام را به خواست خودشان رقم می زند اما با ظلم مبارزه ی قطعی دارد و مرور تاریخ گذشته با تحلیل درست برای بشر همواره عبرت آموز است.پس اگر به دو موضوع مهم توجه شود متوجّه می شویم به هیچ شکل ممکن همین وضع و توهّم نابخردانه چندی نمی پاید و رژیم صهیونیستی منحل می شود و امّا در رابطه با موضوع مهم دیگر که زندگی وابسته به دنیای یهودیان پر از ترس و آشوب تا وقت معلوم می باشد که تا به حال همین طور بوده و تا وقتی معلوم به همین شکل خواهد بود و موازنه به سمت تغییر سرنوشت انسان ها به خواست خودشان با اراده ی الهی است.یعنی اراده ی الهی سلب نمی شود که بشر در وضع نامعلوم خواست خودش را ببیند و خواست بشر به تغییر سرنوشت به خواست و اراده ی الهی متصل می شود و آن وقت هم از نظر خداوند معلوم و برای بشر حتمی است.)