الماس سرخ شسته به ایثار صابران
بی سر رساند سینِ حسین(ع)حسنِ بیکران
محکم به صبح صادقِ آثار مصطفی(ص)
خاتم ز خون زخم حسین(ع)خاتمی گران
فاطر دهد به فاطمه(س)فطرت فقط علی(ع)
عالی شود به علَّتِ عالم علی(ع)عیان
حک شد حسن(ع)به حامدُ محسن به حُسن او
حجَّت دهد حسن(ع)رهِ احسان حسینمان(ع)
عدل آمد از علی ابن الحسین(ع)در دعا
باز این چه شورشت که باقر(ع)به دین نهان
صدرش به صبح صادقِ(ع) تصمیم صابران
کامل حسین(ع)رسانده کلامی که کاظم(ع)است
رضوانِ خضر(ع)،عرض رضا(ع)،نبضِ عیسوی(ع)
تقوای متّقی ز تقی(ع)قوَّتش روان
هادی(ع)که می دهد رهِ مهدی(عج)به هر جهت
حرفی که مانده حاضرِ حیَّ از حسن(ع)نهان
مهدی(عج)حسینِ(ع)حیدرِ کرّارُ(ع)مصطفی(ص)
فکری ز فقه فاطمه(س)آورده هر زمان
راه از امام خامنه ای از حسین(ع)رسد
سیر از عمودِ عالَمِ اسلام در میان
آخر خزان به سر بخَزَد در حضور او
تا هر شرور یا که منافق رَوَد ز آن
رفت هر رسول، راه خزان را به سادگی
ره دیده از قنوتِ امامت(عج) به هر جهان
(همواره امام حسن(ع)با صلحی که به مدلسان تحمیل فرموده است،تحمیل جنگ بر فاجران را با امام حسین(ع)محقّق فرموده است و این مهم توسط حضرت محمَّد(ص) و حضرت علی(ع)و رهروانشان از آغاز بنا نهاده شده تا پس از سیر مشخصِ مقابله ای که سقوط تدلیس به فسق و فجور را محاکمه نماید، به ظهور حق و سقوط باطل به طور نهایی تمام شود.بنابراین در برهه ای که این سیر مشخص طی می شود هستیم که به آغاز محکم آن اتّکا دارد و پیشرفت کامل داشته است و تا کامل شدن نهایی استحکام کافی را دارد که تکیّه به آن(دین اسلام با محوریّت امامت حضرت ولی عصر(عج)که همان مفاهیم ولایت مطلقه ی فقیه و هم اکنون به امامت سیّد علی خامنه ای می باشد) لازم و کافی است.)
شب چه تب کرد به داغی ز حسین ابن علی(ع)
صبح در نور چراغی ز حسین ابن علی(ع)
ظهر تا عصر ظهوری به نظامی ز علی(ع)
باز هر شب به فراغی ز حسین ابن علی(ع)
عالم از پایه ندارد هیجان بهر ستم
مرگ بر هر چه ستم تا برود سوی عدم/مرگ بر ترامپ و سردمداران اسرائیل جعلی و سردمداران جنایتکار امریکا
فصلِ غیبت شده در وصلِ حضورش به جهان
این چه شمعی که به هر نور شرر داد اَتَم
صبح صادق ز دعاهای علی ابن حسین(ع)
ظهر ظاهر به سجایای علی ابن حسین(ع)
عصر حاضر به عدالت و امامت ز علی(ع)
شب شود وصل به فردای علی ابن حسین(ع)
آمد از الله رسم از باقری ها با سلامی
حجِّ حاجی زاده ها شد چون حسین حاجیِ نامی(ع)
صحبت آمد از شهیدان صد هزاران مردِ میدان
کینه داری از شهیدان ای حرامی ای حرامی
صحنه ای در پیش رویت صحنه ای در وقت خوابت
خواب راحت را نداری دَم به دَم دائم به دامی
مثل باران در بهاران صد هزاران در هزاران
از شهیدان مرد میدان گشته جاری از کلامی
آنچه باشد در وجودت یا به رفتاری که داری
پوچ باشد هیچ باشد نوچه ای ناپخته خامی
حرف آخر مثل اوّل می شود سرمشق باور
در جهان جایی نداری چون که ظلمی نا تمامی
گر بیفتد عطسه ای از قهر مظلومان عالم
می رود آسان مرض ها چون که می رفت از زکامی
می برد الله جانت را به دوزخ تا بسوزی
چون نپختی خام ظلمت مانده ای در بی مرامی
انگلستان زاد امریکا و اسرائیل جعلی
پوچ چیزی چون بزاید هیچ شد در بی دوامی
ظلم کی دارد قوامی؟ ای حرامی ای حرامی
ظلم کی دارد دوامی؟ ای حرامی ای حرامی
کربلا راه شهادت می دهی
جانمان در رهِ راهت می نهی
صبر کن تا که بمانم در رهت
زندگی با تو تو با من همرهی
رسم شر گشته به عالم بی ثمر
هرچه افتاده جهان در کوتهی
تیر محکم به شروران می زنی
رسم فرعون به جهان در گمرهی
راه محکم ز علی(ع)ای کربلا
بهر الله تویی سروی سهی
راه موسی(ع)به خداوند توانا برسد
راه عیسی(ع)به چو موسی(ع)همه خوانا برسد
راه فرعون به جهنّم و مجازات رسد
آیه در غزّه و سوریه به دانا برسد
زود از رسم ستمگر تو جدا باش بشر
که به فرعون ز علی جلَّ جلاله دوزخِ مانا برسد
آنکه چسبید به فرعون شده در آتشِ داغ
گرچه از نیلُ فراتی به تمنّا برسد
یا علی(ع)پیش مُحمَّد(ص)تو دعایی برسان
تا که سوریه و هم غزّه به یک نا برسد
زود باید ز جهان سیطره از کفر روَد
شرق باید ز شروران همه بی باک شود
دیر شد چاره ی نزدیک که این وضع رسید
چون ضرر منع که شد صد برسد،هست نوَد
کشورهای آسیایی می بایست ملزم به رعایت نظم مطابق معیار خودشان با رایزنی و گفتمان صحیح بشوند و مانع دخالت غرب و امریکا در منطقه ی خودشان شوند.کشورهای آسیایی از گذشته دخالت در غرب و امریکا نداشته اند اما لازم است برای منع دخالت غرب و امریکا در تجزیه کشورهای مستکبر اقدام کنند،منابع مالی و نظامی غرب و امریکا را در آسیا مصادره و تحریم کنند،رژیم صهیونیستی را تا از بین رفتن در انزوا ،تحریم و سرکوب کنند تا مرزهای سیاسی و جغرافیایی کشورها با رایزنی صحیح مستحکم تر شود.جلوی ضرر دخالت و سلطه جویی مستکبران خصوصاً غرب و امریکا باید گرفته شود.
شکار مرده یا شکارچی مرده:
به مرگ رفت شیرها نماند جنگلی
شکار شد شکار چی برای انگلی
ترامپ شد شکارچیِ بی توانِ غرب
شکار شد خودش به صهیونیستی به ضرب
ز مردِ مرده شیر های غرب شکار شد
ز خون شیرها که خورد مستُ هار شد
به مرگ رفت شیر ها و ماند انگلی
شکارچی که تیر زد به خود به باطلی
(آیا نباید اسرائیل جعلی منحل شود و صلح در جهان به جای خون ریزی و خون خواری حاکم شود؟مسئولیت این کار برعهده ی جهان خصوصاً غرب است و هم اکنون کشورهای عربی و کشورهایی که توان لازم را دارند،مسئولیت شکستن حصار برای کمک رسانی به فلسطین را دارند.هیچ کس نمی تواند روزی دیگری را تصاحب کند و توهّم تصاحب روزی دیگران امراض روحی و جسمی است که سردمداران رژیم صهیونیستی را همچون انگل ساخته و آن انگل از غرب و امریکا و مستکبران دیگر تغذیه می کند و نمی تواند از روزی حلال بهره ببرد چون اسرائیل نام دیگر حضرت یعقوب(ع) است که کاملاً به حلال مقیّد بوده است و جعل کشور به نام کسی که هیچگاه نپذیرفته و نخواهد پذیرفت کاملاً حرام و باطل است و منجر به مرگ می شود.در نهایت مرگ هم روزی همه ی آحاد بشر است بسیاری به مرگ حرام و باطل می روند و بسیاری در مقابله با باطل به مرگ حلال و جوار الهی می رسند. اما نکته ی مهم این است که عذاب دنیا برای آنان که به سمت آن باطل و عادی سازی آن رفته اند بدیهی و حتمی است چه رسد به عذاب آخرت.)
غرب و عربِ ستمکار و شروران جهان(که چکیده ی آنان اسرائیل جعلی است) در مقابل عربِ مظلوم و غربی های در فقر فرهنگ و مستضعفان جهان ،بر خداوندی الله سلطه جویی نابخردانه و ابتر دارند:
میزبان می نگرد کودکِ افسرده و لرزان شده را
میزبان می نگرد بوته ی پژمرده و نالان شده را
شمع ها شعله کشیدند به آفاقِ بشر در همه جا
میزبان می نگرد کفرِ عرب ،غربِ شتابان شده را
شد شتابان به شرارت و شکافی به بشر پیش عرب
غرب در غزّه چه مغرور غروبی همه غلطیده به شب
این شرارت و شقاوت عربستان بکشاند به شبی
میزبان می نگرد کعبه ی افتاده به پائین ز غضب
سور ساتی و بساطی هوسی چون به خسی سوی عرب
استخوان های ضعیفان شده نازک و شروران به طرَب
میزبان می نگرد شب همه پاشیده به هر شرکُ ضرر
میزبان با نگَهش گفت (سیصلی ناراً ذاتَ لَهَب)
وقایع و حوادث جهان معیاری برای فهم راه صحیح به آدمی نمی دهد و آنچه وقایع و حوادث را رقم می زند معیار راه صحیح را در اختیار هر آدمی که فهم صحیح داشته باشد قرار می دهد.کوتاه سخن اینکه قرآن که قول الهی است و از سوی الله جلَّ جلاله به آخرین پیامبر(ص)،توسط جبرئیل(ع)نازل شده است ،معیار راه صحیح را در هر برهه ای در اختیار آدمی با فهم صحیح قرار می دهد.این موهبت الهی حکم می کند همه ی آدمی با فهم صحیح به سوی احوال کعبه دائماً سیر کند و این حرکت برای رسیدن به کعبه و سکنی گزیدن در اطراف آن برای همه ی آدمی با فهم صحیح میسَّر شده است که مطابق با احکام آخرین دین آسمانی یعنی دین اسلام است.
توضیح اینکه آدمی با فهم صحیح در این سیر دائمی و حرکت آسان وظایفش را به نحو احسن انجام می دهد همانند حضرت امام حسن عسکری(ع)و پیشتر از آن همانند حضرت علی ابن موسی الرِّضا(ع)و پیش تر از آن همانند حضرت حسین ابن علی(ع)و پیش از آن همانند حضرت حسن ابن علی(ع)و حضرت علی(ع)و همانند آخرین پیامبر حضرت مُحمَّد(ص)،و این سیر دائمی است و حرکت برای سکنی گزیدن در احوال کعبه ی امن الله از دور ترین منطقه ی واقعی به کعبه تا نزدیک ترین منطقه که مدینه است ختم شده است.یعنی پیامبر خاتم(ص)در مدینه و اهل بیت ایشان(ع)در فواصل واقعی از ایشان تا دورترین منطقه ی تحقّق یافته مانند خراسان در حرکت به احوال کعبه سیر دائمی دارند.سکونت در احوال کعبه (یعنی مکّه) بسیار میسَّر و آسان برای آدمی با فهم صحیح است.ضمن اینکه مأموریت الهی را هم انجام می دهد.این مأموریت در قرآن تحقّق یافته است و حسین ابن علی(ع)به آسانی در احوال کعبه بود که به سمت کربلا برای انجام مأموریت الهی حرکت فرمود.در این برهه نیز سکونت حضرت صاحب الزّمان(عج)در احوال کعبه کاملاً تحقّق یافته و عاری از هرگونه خطری است.و ضمن آن مأموریت حرکت به اقصی نقاط را مطابق خواست الهی دارد.آنچه در قرآن معلوم شده است مربوط به سیر دائمی به احوال کعبه و حرکت به خواست و مأموریت الهی است.بنابراین مطابق آیات صریح قرآن حرکت به سمت کعبه برای سکنی گزیدن در حریم امن الهی برای آدمی با فهم صحیح مسجَّل شده است و حرکت دیگران به سمت کعبه و ابعاد آن که در هر برهه وقوع یافته بی فایده و خارج از دین الهی است که نه امنیّت می آورد و نه آسایش و اگر با نمایش واقعیاتی سعی کنند آسایش یا امنیّت خود ساخته را نشان دهند چیزی شبیه همان نمایش واقعیات دروغین در سایر جاهاست.و باید دانست این واقعیّت سخیف و نمایش آن در مقابله ی علنی با الله جلَّ جلاله موضع گرفته و باید در هم شکسته شود.اگر خوب دقَّت شود حرکت امامان معصوم(ع)و پیامبر(ص)و همه ی پیامبران(ع)در جهت شکستن و از بین بردن مواضع باطل بوده است و همه ی حرکت های صحیح از مسجد الحرام که در اتّصال کامل به مسجد الاقصی است شروع و تشییع شده است.بنابراین در برهه ی فعلی که هجوم به سمت مسجد الحرام و مسجد الاقصی در واقعیّت معلوم گشته بر آدمی با فهم صحیح یا همان مسلمان حقیقی واجب و لازم است که سیر دائم در احوال کعبه و رفت و آمد همیشگی به مسجد الاقصی و هرجا شیوه ی اسلام معیار است اقدام کافی نماید.این موضوع بسیار مهم و اساسی است که در قرآن آمده و در جهان اسلام قابل انکار نیست.پس مسلمانان حقیقی و آدمیان دارای فهم صحیح به جای کشته شدن توسط منکران و واقع نگاران ِدین ستیز ،با اراده ای محکم و با صبر به مرور مرزهای بین مسجد الحرام تا مسجد الاقصی را بشکنند و از آن خود کنند و هر مرزی را از هر جایی تا رسیدن به کعبه بشکنند و از آن خود کنند آنان که توان ندارند هجرت به جاهایی که به این توان کمک کند را الزامی بدانند و اگر بی آنکه دلیل تراشی بوده باشد توان نداشتند احتمال دارد مأموریت آنان در سیر دائمی به کعبه آن طور که در قرآن برای ناتوان آورده، باشد به هر شکل قرآن معیار چگونگی حرکت را کامل مشخص می فرماید.به محض اینکه مرزهای اسلام آنطور که باید در اختیار مظلومان قرار بگیرد هیچ آثار ناگوار به مانند آنچه در فلسطین و سایر کشورها رخ می دهد ،نخواهد بود و مسائل بیشمار حل می شود.این موارد خواست ذاتی و طبیعی مسلمانان حقیقی و آدم های با فهم صحیح است و مقابله با آن به هر شکلی ابتر و نابود است.
دل اگر در وصل گِل ماندی نمان در این نداری
که اگر در خاکُ گِل ماندی تو از کعبه چه داری؟
بتَکان خاکت به باران گِل برآرد غنچه تا گُل
توبه ای کن کسره را در بهر هر ضمّه بباری
به رقیّه(س)چون دهی دل خاکُ گِل معنا بگیرد
زیر باران غنچه تا گُل بهر یک دل می سپاری
یک دلی آمد به عالم تا دلی در گِل نماند
از مُحمَّد(ص) با علی(ع)این یک دلی گردیده جاری