جمعه ها عطر تو دارد و تویی عطر علی
عطر دل بی تو نباشد تو خداوند دلی
آسمان در طَرَفت گشته نماینده ی دل
وای صد وای به این قالبِ دنیای گِلی
جان عالم به تو دارد قَلَیان سمت وجود
جمله دل عطر تو دارد تو برآیندِ دلی
آسمان هم به تو تسلیم شود سوی اثر
آفتابی شو فقط بر همه آفاقِ علی
ناگهان از اثرت رعشه ی آثار فتاد
بالثّوابی لِأثَر،ثورة الآثارْ علی
چون صفی الدّین یا مثلِ حسن نصرالله
عشق دارد به شفا مرهمُ دارو ازلی
ناتوان گشت ستم پیش ستمدیده چنین
می رسد مکرُ ستم بر همه اهلش به هُلی
هل دهد رسمِ عدالت به ستم ظلمِ خودش
پس به هر خواستِ الله نگردد خِلَلی