کنار راه مانده ام هنوز ،انتظار سخت است
نگاه عاشقان به عشق بیش از هزار بخت است
حسین(ع)تویی امام عشق هر کار بی تو هرز رفت
نگاه می کند علی(ع)تو را و راه او چه تخت است
چه تخت است راه از علی(ع)به سوی راه از حسین(ع)
یکی به کهنه پیرهن و آن یکی به او چو رخت است
که خارجی خطاب شد حسین(ع)و پاره جسمُ رخت گشت
علی(ع)ز خون او نشان به بیش از هزار بخت است
هنوز می زند عدو به پیکرش ز هر غبارِ کفر
نهاد کفر ظلم گرچه بی نهاد پوچ لخت است
به مادرم بگو که می رسد صدا بقیَّةَ الله(عج)
فقط همین صدا هماره آفتاب روی جخت است
به لختُ جخت ها چه شد ظهور دهر ظالمان؟
هماره آن زمانه از برای عدل اُخت است