بگو سخن تو با علی(ع) ز دردُ غصّه
برای دشمنت سکوت شد چو قصّه
چو قصّه ای که ناگهان سکوت کرد
و قصّه را تمام شمع فووت کرد
چه فاتحان دهر گفته اند قصّه!
علی(ع)سکوت کرد در فشارِ غصّه؟
نگفته اند چون علی(ع)اسیر بود
فدک که بی علی(ع)نه با غدیر بود
دگر که می شنید حرف از علی(ع)
نهان ز دهر شد چراغِ محفلی
سخن به قدر عاشقان علی(ع)رساند
به فهم عارفان فقط علی(ع)بماند
جدا ز حق کُنان سکوت کرده اند
یهود مدح در قنوت کرده اند
به غزّه غم ز غربُ صهیونیستی
سعود در سکوتُ رقصِ نیستی
دعا کند سعود از برای خود
سکوت کرد گفت این نوای خود:
به خون شو غزّه چون یهود مثلِ ماست
یهود سود ما به مثل نان به ماست
فقط علی(ع)سخن دهد به عدلُ داد
و بی علی(ع)دِرو کُند ز هر چه باد
علی(ع)به ظلم می زند چو طوفان
سعود می کند سکوت در فان
سعود می شود فنا به باطلی
شعور می دهد سخن فقط علی(ع)!
هر سکوت غیر از سکوتِ علی(ع)به ناتوانی
هر سخن که هست از سکوتِ علی(ع)چه آسمانی
این سخن به پیشِ آسمان همه بهرِ حق گردید
بی کوثر(س)نمی شود سکوتُ سُخن به حق تابید
دختری و همسری و مادرِ اهل البیتُ نَبی(ص)
با علی(ع)کوثر(س)رساند باورِ اهل البیتُ نَبی(ص)